| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
برای موفقیت هر تیم اصولی وجود دارد.
اگر اعضای تیم این اصول را مبنای کار خود قرار دهند، میتوانند صرفنظر از میزان استعدادشان، اعضای مؤثرتری باشند.
در ادامه ۱۷ اصل برای کار تیمی بیان شده است:
۱ - انعطافپذیری و سازگاری با تیم:
اعضای تیم باید منعطف باشند و خودشان را با تیم و خواستههای تیم منطبق و سازگار کنند.
۲ - همکاری و مشارکت بین اعضای تیم:
برای موفقیت تیم اعضا باید با یکدیگر همدلی و همکاری داشته باشند واعضا مصلحت و اهداف تیم را به مصلحت و اهداف خود ترجیح دهند و به فکر برنده شدن همه باشند.
۳ - تعهد داشتن:
اعضای تیم باید به خود و به وظایفی که به آنها محول میشود، تعهد داشته و سعی کنند وظایف خود را بهخوبی انجام دهند.
بدین طریق آنها هم به رشد خود کمک میکنند و هم به تیم بهره لازم را میرسانند.
۴ - ارتباطات بین اعضای تیم:
اتحاد بین اعضای تیم عامل کلیدی موفقیت آن است؛ این اتحاد از طریق ارتباط بین اعضا ایجاد میشود.
در تیم با هرکس به زبان خودش صحبت کنید، رک و راست باشید و همتیمیهای خود را از اطلاعات بیخبر نگذارید.
۵ - شایستگی، لیاقت و کفایت داشتن:
سعی کنید به دنبال یادگیری تخصصی باشید و حرفهای و متخصص شوید.
هرکدام از اعضا باید در کاری متخصص باشند تا به کمک هم بتوانند تیم را به اهدافش برسانند.
۶ - اعتماد داشتن اعضای تیم به یکدیگر:
باید بین اعضای تیم اعتماد وجود داشته باشد و در شرایط مختلف بتوانند به یکدیگر تکیه کنند.
۷ - انضباط:
در کار تیمی باید نظم وجود داشته باشد و وظایف بهطور منظم انجام شوند؛ یعنی کارهای محول شده باید در زمان مناسب و به شیوهای درست انجام شوند.
۸ - ارتقا توسط اعضای تیم:
ارتقای شما، ارتقای تیم است.
ارزش هر شرکتی به منابع انسانی آن است و هر یک از اعضای تیم میتوانند باعث افزایش کیفیت کار کل تیم شوند.
کسی که بتواند سطح عملکرد تیم را بالا ببرد و بر توان و ظرفیت اعضای تیم بیفزاید، قابلستایش است.
۹ - مشتاق بودن:
شور و شوق درونی اعضای تیم باعث تقویت تیم میشود.
حس اشتیاق را در خود برانگیزانید و به کار و تیم خود ایمان داشته باشید.
۱۰ - داشتن قصد و هدف:
اعضای تیم برای دستیابی به هدف متعالی، باید تصویر بزرگی از هدف در ذهن داشته باشند، ضعفها و قدرتهای تیم را بشناسند و وقت و نیروی خود را در مسیری بگذارند که آنها را به هدف تیم برساند.
۱۱ - آگاهی از وظایف:
اعضای تیم از وظایف خودآگاهی دارند. آنها هدف خود را میدانند و به رهبر تیم، اجازه رهبری کردن میدهند.
اولویت اولشان موفقیت تیم است بعد موفقیت خودشان.
۱۲ - آمادگی:
اعضای تیم برای رسیدن به مقصد و هدف آمادگی دارند.
شما برای رسیدن به آمادگی نیازمند ارزیابی مقصد، مسیریابی رسیدن به هدف، داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و تیم و درنهایت اقدام و عمل هستید.
۱۳ - رابطهمندی:
تیم به وجود اعضایی نیاز دارد که توانایی برقراری ارتباط را داشته باشند و گوشهگیر و منزوی نباشند.
۱۴ - اصلاح و بهبود خود:
اعضای یک تیم موفق همواره به فکر این هستند که خود و مهارتهایشان را اصلاح کرده و بهبود دهند.
آنها برای توسعه فردی خودشان فکر میکنند، برنامه پیشرفت دارند، در هرلحظه و زمان آماده هستند و آنچه تاکنون یاد گرفتهاند را به کار میگیرند.
۱۵ - ازخودگذشتگی:
اعضای تیم نسبت به یکدیگر بخشنده بوده، اهل سیاستبازی نیستند، به تیم وفادارند و به وابستگی متقابل بیش از استقلال اهمیت میدهند.
۱۶ - راهحلگرا بودن:
اعضای تیم موفق مشکلگشایند و اگر با مشکلی مواجه شوند به پیدا کردن راهحل آن فکر میکنند. این افراد تحولآفرین هستند و تیمی که چنین اعضایی داشته باشد موفق است.
۱۷ - پیگیری:
اعضای یک تیم موفق برای رسیدن به هدف، پایداری و سماجت دارند. همه توان خود را به کار میگیرند، به شانس و بخت و تقدیر متکی نیستند و در شرایط دشوار، دست از کار نمیکشند.
کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg
امروزه در صورتی موفقیت آسان خواهد بود و رقابتی وجود نخواهد داشت که بتوانید درمسیر زندگی گام های اضافی بردارید.درمسافت های اضافی رقابتی وجود ندارد.آیا شما راضی به انجام کاری بیشتر از آن چه که به شما سپرده شده است،هستید؟چند نفر می شناسید که حاضرند کاری بیشتر از آن چه به آن ها محول شده،انجام دهند؟به سختی همه حاضرند چنین کاری بکنند.غالب مردم حاضر نیستندکاری فراتر از آن چه که به آن ها محول شده به انجام رسانند و دسته ی دومی نیز وجود دارند که فقط آن چه را که کافی می دانند انجام می دهند.تعداد کمی نیز وجود دارند که راضی به انجام بیشتر از آن چه که از آن ها خواسته می شود هستند.چرا آن ها کار بیشتری انجام می دهند؟
مزایای انجام کار بیشتر از آن چه که خواسته می شود عبارت است از:
*علی رغم این که چه چیزی انجام دهید و کجا کارکنید،شما خود راارزشمند خواهید یافت.
*این کار به شما اطمینان خاطر بیشتری می دهد
*مردم به شما به عنوان یک رهبر خواهند نگریست
*دیگران به شما اعتماد خواهند کرد
*مافوق ها به شما احترام خواهند گذاشت
*این کار موجب مشارکت و همکاری می شود.
اگر شما برای انسانی کار می کنید،تورابه خدا برای او کارکنید (کیم هابارد)
یک چنین افرادی درهرزمان و مکانی علی رغم سن،تجربه یا تحصیلات شان؛افرادی سخت کوش هستند وبدون این که کسی بالای سرشان باشد به کار خود ادامه می دهند؛افرادی وقت شناس و با ملاحظه هستند؛افرادی هستند که به دقت گوش فرا می دهند و درآموزش ها به درستی عمل می کنند؛افرادی هستند که حرف راست می زنند؛افرادی هستند که وقتی در یک موقعیت اضطراری از ان ها طلب کمک می شود اخم نمی کنند؛این افراد بیشتر از آن که تکلیف مدار باشند نتیجه مدار هستند و مردم دل شاد و مودبی هستند.
همیشه به این موضوع فکر کنید که شما درروابط با یک مشتری،دوستان،همسرتان،والدین و فرزندان خود چه قدر می توانید به آن ها نفع برسانید.هرزمان که کاری را انجام می دهید،از خود سوال کنید((چگونه می توانم این کاری را که انجام می دهم به نحو احسن انجام دهم؟))یا((من چه قدر می توانم به دیگران سود برسانم؟))
کلید موفقیت درچهار کلمه نهفته است:((وعلاوه بر آن اندکی بیشتر)).برنده ها کاری را که به آن ها سپرده شده است انجام می دهند-وعلاوه برآن اندکی بیشتر.برنده ها وظیفه شان را انجام می دهند-وعلاوه برآن اندکی بیشتر.برنده ها مودب و بخشنده هستند-وعلاوه بر آن اندکی بیشتر.روی برنده ها می توان حساب کرد-و علاوه بر آن اندکی بیشتر.برنده ها 100درصد تلاش می کنند-وعلاوه بر آن اندکی بیشتر.
توانایی،بدون قابل اعتماد بودن،مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری به درد نخور است.
چرا بعضی افراد بسیار باهوش و باسابقه ی تحصیلی درخشان،درزندگی شکست می خورند ویا این که به جای بهترین عملکرد در حد متوسط عمل می کنند؟به خاطر این که آن ها درچیزی مهارت کسب کرده اند که به درد نمی خورد واین امر باعث انباشت انرژی های منفی می شود.آن ها نمی خواهند آن چه را که به آن ها محول شده به انجام برسانند ویااین که فقط در حدی که از آن ها خواسته شده،کارمی کنند.تعجبی هم نیست که آن ها درزندگی شکست خواهند خورد.زمانی که ماچیزی فراتر از آن چه موظف به انجام دادنش هستیم،انجام می دهیم.ما مسابقه رابه پایان می رسانیم.درواقع،ماخود حریف خود می شویم یک چنین نگرشی بسیار مهم تر از هوش و تحصیلات است.